در اصطلاح شیخ عطار مراحلی است که سالک طریقت باید طی کند و طی این مراحل را به بیابانهای بی زینهاری تشبیه کرده است که منتهی به کوههای بلند و بی فریادی می شود که سالک برای رسیدن بمقصود از عبور از این بیابانهای مخوف و گردنه های مهلک ناگزیر است و آنرا به وادیها و عقبات سلوک تعبیر کرده است.
به طوریکه. صوفیان مقدم در تصوف هفت مقام تصور کرده اند از این قرار:
1- مقام توبه 2- ورع 3- زهد 4- فقر 5- صبر 6- رضا 7- توکل.
و ده "حال" از این قرار:
1- مراقبه 2- قرب 3- محبت 4- خوف 5- رجا 6- شوق 7- انس 8- اطمینان 9- مشاهده 10- یقین (اللمع ص 42)- اما صوفیان قرون بعد بر این تعداد افزوده اند از جمله ابوعبدالله انصاری به ده وادی معتقد است (شرح منازل السائرین ص 198)- بیان این وادیها و اختلافات صوفیه از حوصله این شرح که بنایش بر اختصار است خارج است (جهت مزید اطلاع ر. ک. : بحث در آثار و افکار و احوال حافظ تالیف دکتر غنی ص 207 تا 227 و کتب معتبر صوفیان از قبیل رساله قشیریه و هجویری و غیره)-
عطار در مصیبت نامه پنج وادی تصور کرده است و در منطق الطیر هفت وادی. از این قرار :
1- طلب 2- عشق 3- معرفت 4- استغنا 5- توحید 6- حیرت 7- فقر و فنا و برای هر یک شرحی بسیار شیوا و دل انگیز آورده است.
امسال به علت مطابقت جمعه آخر مرداد مورخ ۳۰/۵/۱۳۸۸ با پیشواز ماه مبارک رمضان تاریخ مراسم نوحصار از این روز به روز جمعه مورخ۲۳/۵/۱۳۸۸ تغییر یافت.
وعده دیدار ما نوحصار!!!
با بهترین آرزوها برای تمامی دیزبادی های عزیز
تا درودی دیگر بدرود
چو می گردد زمین بر دور گردون رود سالی و عمری گردد افزون
بدین چرخش همه در انتظارند که آید سال نو، روزی شمارند
چو این گردش ثباتی بر نتابد کسی را نی گریزی بر نیاید
گذشت اینک ز عمرم روزگاری چو می بینم ندارد اعتباری
ولی حس محبت جاودانست محبت رنگ آب و آسمانست
خرد بی مهربانی سنگ خارا محبت دین من باشد خدارا
نوشتم مثنوی تا می رسانم به نظمی بر عزیز مهربانم
تو خود دانی چه کردی و ندانی چه باشد در دلم ای آسمانی
شنیدم صد ترانه ساز و آواز نوشتم شعر خود با نام پرواز
بخندی شاد و دنیایی به کامت سرود این نامه را عادل به نامت
11:1
6/4/1388